یکی از چالش های اساسی جو بایدن که قرار است تا کمتر از سه هفته دیگر سکان هدایت کاخ سفید را برعهده بگیرد، میراث به جای مانده از دولت پیشین است. این میراث در عرصه داخلی شامل بحران کرونا و مسئله سلامت، بحران مهاجرت، بحران اقتصادی و بحران بیکاری است. علاوه بر این بایدن باید خود را برای مواجهه و مدیریت یک جامعه از هم گسیخته که گسل های سیاسی، اجتماعی و نژادی در آن به شدت فعال شده است، آماده سازد. از سوی دیگر در حوزه دیپلماسی تیم سیاست خارجی و امنیت ملی دولت جدید باید با بحران های ایجاد شده در عرصه بین الملل توسط ترامپ مقابله کند. ترامپ در چارچوب سنت جکسونیسم (منفعت گرایی و انزواطلبی ) و با رویکردی کاملاً یکجانبه گرایانه در چهار سال گذاشته علاوه بر خروج از پیمان ها و سازمان های متعدد بین المللی، روابط واشنگتن با متحدان نزدیکش را نیز دچار بحران جدی ساخته است. خروج از سازمان یونسکو، معاهده نفتا، پیمان پاریس، پیمان تجاری ترانسپاسیفیک و قراردادبرجام، تنها نمونه هایی از این رفتار دولت ترامپ است. بازسازی چهره آمریکا و ترمیم روابط این کشور به ویژه با کشورهای اروپایی در اولویت دستگاه دیپلماسی بایدن قرار دارد.
در منطقه خاورمیانه مهمترین سیاست و راهبرد دولت ترامپ شیردوشی کشورهای عرب منطقه بوده است. امری که تا همین روزهای آخر حضور وی در کاخ سفید نیز به شدت توسط ترامپ و تیمش دنبال می شود. وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون روز سهشنبه اعلام کرد، وزارت خارجه آمریکا فروش بالقوه ۳هزار مهمات هدایتشده دقیق به عربستان سعودی را در قراردادی به ارزش ۲۹۰ میلیون دلار تأیید کرده است. اوایل امسال نیز قراردادی برای فروش جنگندههای اف-۳۵ به ریاض امضا شد که تلاش کنگره برای متوقف کردن آن ناکام ماند. روز گذشته نیز پنتاگون اعلام کرد وزارت خارجه آمریکا فروش هلیکوپترهای آپاچی و قطعات یدکی سیستم دفاع موشکی پاتریوت به کویت را در دو قرارداد جداگانه به ارزش چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، تأیید کرده است.
سیاست شیردوشی ترامپ در غرب آسیا فارغ از منافع مالی آن برای کمپانی های اسلحه سازی و تثبیت انحصار آمریکا در بازار فروش سلاح به کشورهای عربی منطقه که در چارچوب سنت جکسونی قابل تحلیل است در یک سطح کلان تر به دنبال حفظ تعادل قوا در منطقه است. تعادل قوایی که پس از اعلام سیاست «تغییر ثقل استراتژیک» آمریکا به خاور دور به ضرر متحدان آمریکا، دچار بههم ریختگی شده است. اما واقعیت این است که هرچند قراردادهای میلیاردی فروش سلاح می تواند اهداف مالی اولیه مورد نظر ترامپ را تأمین کند اما به هیچ وجه قادر به تأمین کسری مؤلفه های قدرت همپیمانان واشنگتن در منطقه نخواهد بود.
این رفتار؛ یعنی تبدیل منطقه خلیج فارس به یک انبار برای تسلیحات آمریکایی نه تنها نمی تواند سبب ایجاد تعادل قوای جدید در منطقه شود، بلکه منطقه را در یک پرتگاه فاجعه بار قرار خواهد داد. رقابت های سیاسی، تنش های تاریخی ، اختلافات مرزی و بعضاً عقیدتی و همچنین بی ثابتی ناشی از ماهیت دیکتاتوری رژیم های عربی متحد آمریکا و تجربه گروه های تروریستی چون القاعده و داعش عواملی هستند که می توانند سیاست شیردوشی ترامپ در منطقه را به میراثی شوم برای دولت بعدی آمریکا تبدیل کند.
نظر شما